سلام حضرت دلبر

ساخت وبلاگ
چند روز پیش توی کارمون یک دختری به ما مراجعه کرده بود که فرار کرده بود  پدرشون ایرانی بوده ومادرش افغانستانی پدر و مادر از هم جدا میشن  پدرشون ازدواج می کنه و داری نا خواهری ونا برادری و نامادری میشه  و مادرشون هم ازدواج می کنه  این بنده خدا میاد پیش ما و از خونه فرار می کنه وودیشب می برنش بهزیستی امروز هم یه دختر افغانستانی به دلیل اینکه عاشق پسر ایرانی بوده خودکشی می کنه القصه  می دونید  حال دلم خرابه خیلی هم هست  دوست دارم با یکی حرف بزنم زار بزنم  رفتم حرم اما خوب نشدم  دوست دارم برم حرم ارباب و حرم قمر بنی هاشم و داد بزنم  دوست دارم یکی بگه سحر زار بزن من هستم نمی دونم اماخب از اینکه آدما پیام منو دیر می خونن یا می خونن جواب نمیدن  دوست دارم ...... هرچقدر هم سرت شلوغ باشه در حد یک تایید می تونی که جواب بدی  مگه من چکارتون کردم  نمی دونم  اما گاهی اوقات  سلام حضرت دلبر...
ما را در سایت سلام حضرت دلبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3amarrahbaramrey2 بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1402 ساعت: 13:31

دیروز اعصابم خیلی خورد بود خیلی زیاد  اما امروز آروم ترم خیلی زیاد  تونستم خودمو آروم کنم سلام حضرت دلبر...
ما را در سایت سلام حضرت دلبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3amarrahbaramrey2 بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1402 ساعت: 13:31

عمر عقاب ۷۰ سال است ولی به ۴۰ که رسید چنگال هایش بلند شده و انعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد..نوک تیزش کند و بلند و خمیده میشود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پَر به سینه میچسبد و دیگر پرواز برایش دشوار است.آنگاه عقاب است و دوراهی:  --> بمـیرد یـــــا دوباره متولد شود<--ولی چگونه؟؟عقاب به قله ای بلند میرود نوک خود را آنقدر بر صخره ها میکوبد تا کنده شود و منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. با نوک جدید تک تک چنگال هایش را از جای میکَند تا چنگال نو درآید. و بعد شروع به کندن پَرهای کهنه میکند.این روند دردناک 150 روز طول میکشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازه ای متولد میشود که میتواند 30 سال دیگر زندگی کند.برای زیستن باید تغییر کرد.درد کشید...از آنچه دوست داشت گذشت. عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد.یـــــا باید مُرد...«انتخاب با خودِ توست...!» سلام حضرت دلبر...
ما را در سایت سلام حضرت دلبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3amarrahbaramrey2 بازدید : 45 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 2:48

امروز داشتم یه بررسی روی پیچ ها می کردم چشمم به پیچ یکی از همکارام افتاد و نظراتی که مدیرمون داده بود و اینکه متوجه شدم اغلب فیلم ها و محتوای پیچ توسط مدیرم گرفته شده بود نمی دونم قضاوته یا چیزی دیگه ای  یا بقوله همکارم اصلا ما نامزدیم به کسی ارتباط نداره اما از دیده کسی که از مجموعه دوره بعنوان مخاطب نگاه می کردم  خیلی قشنگ نبود  یه جوری بود انگار محیط کار تبدیل شده بود به یک محیط دوستانه و صمیمی  نوع پیامی که ارسال شده بود نوع عشوه گری هایی که توی فیلم بود یه جوری بود  من دوست نداشتم  اصلا آدم بسته ای نیستما شوخیمو دارم  مثلا چند وقت پیش با آقایون حرم کار مشترک داشتیم  بهممون خیلی خوش گذشت چون با حد و مرز مشخص بود مسئولین هم از ما تقدیر و تشکر کردن اینکه همکارای حرم خیلی پرسیدن  خانم حیدری از چه آدمی خوشت میاد از آدمی خوشم میاد که حد داشته باشه اینقدر حدود تعیین شده برای خودش داشته باشه که طرف اجازه به خودش نده که بگه بیا ازمن فیلم بگیر این مدل آدم برای من جذاب و دوست داشتنیه آدمی که درمقابل خواسته های آدمایی که ضد اصول و ارزشیش خیلی راحت بگه نه  این برای من مقدسه خیلی هم مقدسه از آدمای ارزشی خیلی خوشم میاد برای خودشون حریم دارن  وسعی نمی کنن هر کسی رو وارد زندگی شخصیشون کنن  این آدم ها برای من خیلی با ارزشن و قابل احترام هرچقدر هم اون شخص برای من متخصص باشه کارایی داشته باشه اما باز خوب سعی می کنم کارم بمونه ولی عزت نفسم له نشه ازش فاصله می گیرم مدیرمون بنده خدا رو درک می کنم می دونم دست خودش نیست مقصر تله های زندگیش هست و اگر اون ها را برطرف کنه خیلی بهتر و راحت تر زندگی می کنه  اما خب ای کاش این متن رو می خ سلام حضرت دلبر...
ما را در سایت سلام حضرت دلبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3amarrahbaramrey2 بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 2:48

تا امشب هیئت نرفتم  دلمو دست تلویزیون خونه دادم ازهیئت حاج محمود تا حسینیه معلی  نمی دونم  اما می دونم حال خوب نیست  دلم گرفته  حالم اصلا خوب نیست  امشب بابام از هئیت اومد گفت سحرم چیه بابا حالت خوش نیست  میزون نیستی گفتم نه گفت مگه میشه پدری حال بچه اش ندونه اونم تو مگه میشه  دلم شکست گفتم بمیرم برای دختر سه ساله ای که .... اشکام بند نمیاد  حال دلم خیلی خوب نیست  برای حال دلامون  حمدی بخونیم  امشب واقعا شب سنگینیه سلام حضرت دلبر...
ما را در سایت سلام حضرت دلبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3amarrahbaramrey2 بازدید : 45 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 2:48